اگزیستانسیالیسم
هوالحق
با سلام
ابتدا اینکه اگر کسی به بنده نظر لطف دارد و تماسی میگیرد ابتدا میگویم برو دنبال زندگیت ولی اگر خودت خواستی و آمدی و یاد گرفتی باید بیآبرو بشی رسوا بشی ما برای خدا زندگی میکنیم نهبرای فامیل و دوست جناب قطره (با ما میا در این ره اینجا ز سر سفر کن....... ما مرد ننگ و نامیم از ننگ ما حذر کن) این شعار ماست که همیشه مینویسم توی این وبلاگ بالای ده بار نوشتم و بارها برای بچه ها خواندم برادر من برو دنبال زندگیت .
اما جایگاه ما در زندگی کجاست؟
انسان متعالی! حیوانی نشخوارکننده! لجن! فرشته! کدامیک هستیم؟
اگر بخواهیم همچون حیوانی باشیم تکلیفمان مشخص است
اما اگربخواهیم انسان باشیم چه باید بکنیم؟
باید وظیفه خود را در قبال زندگی بفهمیم! و بعد بر اساس
شناخت وظایفمان که طبعاً زایش مسئولیت را در پی دارد، به
آن عمل نماییم.
با نگاهی به ارگانیزم پیچیده و شگرف خلقت هر غباری وظیفه ای
بردوش دارد . ابتدا نگاهی به طبیعت داریم خداوند هر جانی را که آفرید
در گوشش و ظیفه اش را نجوا نمود و به همین دلیل است که از صبح
آفرینش گل یاس در هر پگاه بهاری سرریز گل می گردد قناری با
تماشای بهار میخواند کبوتر در وقتی معین مادر میشود و ماه در زمانی
معین شبهای مهتابی را برایمان به ارمغان می آورد و پروانه که وظیفه
گرده افشان گیاهان را برعهده دارد و بر دوش نرم و نازکش نهاده شده
به نحو شگرف این مهم را به انجام می رساند .
از این نوع در طبیعت بسیار داریم .
اما مصنوعات بشر ! یخچالی که سرما ندارد یا رادیوئی که نوائی ندارد !
از همه مهمتر و شگفت انگیزتر ارگانیزم بدن است!پیشرفته ترین دوربین
چشم است عظیمترین سیستم دفاعی گلبولهای سرباز خون هستند و
سیستم گوارشی با میلیونها یاخته در این فرآیند بس شگفتانگیز
گوارش که غذا را از شکل جامد به کالری تبدیل میکند و در ماهیچهها و
خون تزریق میکند و سیستم عصبی بدن که خود یک کتاب کامل است .
با یک مقدار تفکر در هستی دیدیم هر ذره وظیفه ای بس عظیم بر
دوش میکشد .
اما وظیفه ما چیست ؟
میدانیم که هرگونه شناختی نیاز به شعور دارد سپس رسیدن به
معرفت و در نهایت عمل به آن معرفت تا رویت قله ی رفیع خود آگاهی .
اما اینجا باید در مورد یک مکتب سخن بگویم مکتب اگزیستانسیالیسم یا
به قولی مکتب مسئولیت و آگاهی. اگر اطلاعاتی در مورد این مکتب
دارید برایم بگویید و نظر شما در مورد این مکتب چیست منتظر نظرات
شما هستم .
ما را دعا کنید.
یاعلی
سلام ... حرفام که سنگین نیستن؟؟؟ اگه حس کردین بهم بگین ... دل من به چیزای سنگین عادت داره ... چون پشتش قرصه ... دستایی زیر بغلشو گرفتن که نمی ذارن زمین بخوره ... از دست خودم خیلی ناراحتم ...
سلام.خیلی ممنونم از لطف شما.واینکه چندبار پیام گذاشتین.با عذر خواهی از اینکه دیر جواب دادم عرض کنم که معولا وقتی وبم رو آپ می کنم به وب باقی دوستان سر میزنم.بین دو تا آپ کم نت میام بازم از لطف شما ممنون
سلام. خب لبتهمشخص بود که این عربا از اون عربا هستن ولی خب خیلی بی آبرویی شد!!!![ناراحت] شما نااحت باش امشب ما جبران میکنیم و آبروی رفته رو به جوی باز می گردونیم [نیشخند][عینک]
لبتهمشخص = البته مشخص
خیل ببخشید ها هرکی ندون خودم می دونم که چه ... هستم!!!! فکر میکنم دست دعای همون باید به سمت حضرت حق باشه. البته می گن اگه در حق هم دعا کم زودتر مستجاب می شه انشا لله که همه عاقبت به خیر بشیم. التماس دعا یا حق [گل]
سلام ممنون که به وبلاگم سر زدین شما خیلی لطف دارید...وبلاگ خیلی جالبی دارید از صحبتهاتون خوشم میاد و چیز یاد میگیرم و امیدوارم شما هم قابل بدونید و هر از گاهی به وبلاگم سر بزنید...راستی اولین چیزی که توجهمو جلب کرد این بود که بالای همه ی پستاتون مینویسید هوالحق..آخه منم همیشه خدا رو با این نام ذکر میکنم و خیلی خوشحال شدم این کلمه ی دوست داشتنیمو دیدم...و خیلی هم خجالت کشیدم که چرا بر خلاف بقیه ی کارا هیچکدوم از پستامو با این کلمه شروع نکردم...ممنون اولین چیزی که یادم دادید همین بیاداوری بود[گل]
سلام..خیلی ممنونکه باز وقت گذاشتینو به وبلاگم سر زدید...خیلی از نصیحتهای با ارزشتون به عنوان یه پدر استفاده بردم...وای اونجور که گفتین به خدا من اصلا زشت نیستم که مامانم بخواد به خاطر چهره فرق بذاره ها!!خواهرم زیاد خوشگله...ولی اصلا هدف من از گذاشتن این پست این نبود بگم بهم اجحاف میشه راستش بیشتر میخواستم خاطرات مامانبزرگ و بچگی رو یاد کنم...وگرنه هر کسی یه چیز و یه اخلاق و میپسنده و برای پدر و مادرا هم هر کدوم از اولاداشون یه رنگ و بوی دارند دلیل نمیشه یکی خوشبوتر باشه ...منظور من بیشتر طرز تفکرات آدمها بود...و اینکه هر کسی یه طرز برخورد و دوست داره...خانواده ی ما هم از بچه های مظلوم بیشتر خوششون میاد بازم ممنون خیلی خوشحال میشم به وبلاگم سر میزنید
طبق مکتب اگزیستانسیالیسم وقتی میفهمی که هیچی نیست و همه چی الکیه باید حس مسئولیت کرد .
ژان پل سارتر پایه گذار مکتب اگزیستانسیالیسم میگویدمن مذهبی ندارم ، ولی اگر قرار بود مذهبی داشته باشم دوست داشتم مذهب شریعتی را داشته باشم.
مفهوم تعهد و آزادي از نظر سارتر فلسفه سارتر مبتني بر آزادي است اما به اعتقاد او آزادي ماهيت و جوهر بشر نيست چيزي است که به بشر امکان مي دهد تا ماهيت خود را تحقق بخشد و رفته رفته تعريفي از خود به دست دهد. قدرتي است که بشر به وسيله آن مي تواند جهان را تغيير دهد. آزادي امکان بشر است براي زندگي بهتر اما براي همين آزادي حدي وجود دارد اينکه کسي نمي تواند در جهان نباشد، که هيچ کس نمي تواند در جهان کاري نکند، ناچار است با ديگران زندگي کند حتي اگر از آنها کناره بگيرد يعني اينکه گريز از اجتماع ممکن نيست. آزادي و عمل پشت و روي يک سکه اند.