هوالحق
سلام
داستانی کوتاه و مختصر شده از مردی که در بيابانهای نيشابور گم شده بود
برای شما ميخواهم بگويم .
آن مرد نيشابوری بعد از مدتی سرگردانی به ديری رسيد در آنجا دراويشی
بودند و رياضت ميکشيدند هنگام نماز ظهر بود از آن مرد خواستند نماز و نهار را
با آنها باشد و بعد از آن او را به شهر ببرند آن مرد قبول کرد ديد که آنها هيچ
امام جماعتی ندارند و همه در يک صف ايستادند و نماز خواندند با هم شروع و
با هم تمام کردند نهار را آوردند يکی ميکشيد و مابقی دست به دست
ميدادند تا به پايين سفره ميرسيد کاسه به کاسه همه باهم شروع کردند د
ر همين هنگام ديد از انگشت سبابه همه خونين شد طاقت نياورد هنگامی
که خون را ديد و گفت اين چه سريست شما کی هستيد يکی از آنها گفت ما
بندگان خدا هستيم گفت چرا اينگونه همه با هم يک کار ميکنيم گفت ما ۴۰
نفر هستيم و با هم رياضت ميکشيم ساليان درازيست با هم هستيم و همه
مثل هم شده ايم يک جور فکر ميکنيم و يک جور عمل ميکنيم گفت اين خون
چه بود گفت يکی از ما در بيابان هست و دارد خار جمع ميکند برای آتش
درست کردن به دست او خاری رفت و دست همه ما خونی شد .
همه يکی بودند و من و تويی مايی وجود نداشت يک جسم و يک روح اين
هست معنی واقعی يکی بودن يکی شدن ...
از دعای خير ما را بی نصيب نگذاريد
ياعلی
نويسنده بی نام آقای سردار علی لطفا ناسزا ننويسيد شما ادعا داريد مسلمان و بسيجی هستيد من اين مطلب را پاکنميخواستم بکنم اما ديدم ناموس مردم می آيند و شايد يکی از آنها اين مطلب را بخواند و من شرمنده او شوم اما شما که ادعای بسيجی و مسلمان بودن را ميکنيد نبايد اين مطالب را بنويسيد ناسلامتی شما سردار ؟!!!!! هستيد ياعلی
سلام بزرگوار مهربان ...شگفتا ! از من نامه سیاه دعا خواستید... برای خودم دعا کردم که ... درین بازار اگر سودیست با درویش خرسندست ... خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی / کوتاه اما ژرف ... پست های قبلی هم همین ویژگی رو داشتند ... لذت بردم واز اشناییتون بسیار خرسندم ...مهرتان را سپاس ... منتظر بارش دوباره ی مهرتان می مانم / یاعلی
سلام متنت خيلی جالب بود موفق باشی تا بعد باااای
سلام دوست عزيز و گرامی من واقعا متاسفم که می بينم چنين کسانی ميان و فضای بلاگ ها رو متشنج می کنند مدد عزيز اينان دوستان نادان هستند که از هزار دشمن بد ترند و بيشتر از هر کسی به دين و انسانيت انسان ضربه می زنند ابو تراب به روی همين دسته افراد خشک مغز شمشير کشيد به رنگ عشق به روز شد منتظر ديدارتان هستم مويد باشيد بانو
سلام .....بيشتر حواسم به نظرات بقيه پرت شده ......خب مگر يکی شدن و يک صدا شدن بده؟؟؟؟؟؟؟
سلام خوبی من به روزم داستانتم فوق العاده بود خيلی راحت و روان موفق باشی به منم سر بزن نظر هم بده انتقاد رو ترجيح ميدم شاد باشی يا علی
سلام دوست بسيار عزيز خوشحالم که از مطلب من خوشتون اومده من اينو بصورت خلاصه نوشتم تا کسانی که حوصله نمی کنند مطالب مفصل رو بخونن راغب شوند به دنبال کردن ادامه ان . از شما خواهشمندم که بلاگ رو به دوستانتون هم معرفی کنيد تا اين مطلب رو بخونن ما هيچ چيز در مورد پيشوايان دينمون نميدونيم و اين در اثر کاهلی خودمونه اينطوری مقام و درجه ايشان نزد ما بيشتر ميشه و به شيعه بودن خودمون افتخار می کنيم بعضی از دوستان به مطالب بلاگها توجهی ندارن و باز ديدهاشون صرفا به خاطر اينه که متقابلا از بلاگشون ديدن کنيم و اين برای من تاسف باره يکی ميشينه کلی زحمت می کشه و مطلب می نويسه ولی ديگران حتی زحمت خوندن هم به خودشون نميدن تا سطح اگاهيشون بالاتر بره مطالب کلی تر را ميتوانيد در بلاگ به رنگ عشق در پارسی بلاگ که ادرسش رو خدمتتون ميدم ميتونين دنبال کنين . به هر حال از همه پويندگاه حقيقت و جويندگان معرفت التماس دعا دارم با تشکر و احترام بانو http://www.banoo.parsiblog.com
سلام خوبی ممنون که سر زدين چشم از اين به بعد بيشتر می نويسم از انتقادتون بسيار ممنونم راستی يه تشکر اساسی از بابت اون ذکری که بهم گفتی برای ديدن فرشته های دم صبح گرچه موفق نشدم ببينمشون ولی اين قدر فضا روحانی بود که دلم ميخواد هر روز همون ساعت از خواب بيدار شم و منتظر اذان صبح باشم بازم ممنون لطفا اگه ممکنه يه معرفی کوتاه هم از خودتون داشته باشيد شاد باشيد التماس دعا درنا
سلام دوست گرامی ممنون که افتخار حضور دادید در به رنگ عشق ممنون از کامنت دلگرم کننده شما در بلاگ ديگری مفصل تر در اين مورد نوشته ام چنانچه مايل بوديد ميتوانید به ادرس زير مراجعه کنيد banoo.parsiblog.com اگر درست بشناسيم و درست رفتار کنيم و درست بينديشيم همه چيز درست ميشود مويد باشيد بااحترام بانو